نتایج جستجوی عبارت «خلیل دمیری تم‌شولی کوشکک یکان هوانیروز اصفهان مهاباد حسن‌آباد» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصه‌های نبرد بود و دلاوری که هیچ‌وقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانواده‌ای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسول‌الله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نی‌ریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
رمز بقا را در شهادت می‌دانست و عاشقی را از پروانه آموخته بود. این‌گونه بود که در طواف شمع، بال‌های خود را سوخته و خاکستر می‌پسندید. حمید شعبانپور، ۱۳۴۱/۱۰/۱۴ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای ساده و مذهبی با تولد خود شور و شادی را به ارمغان آورد. در دامن مادر آرام گرفت و با قطرات پاک شیر وی عشق به خاندان نبوت (ص) در روح و جانش شعله کشید. آنگاه همراه پدر در مساجد و مجالس دینی رفت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هوشنگ طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی می‌افشاند تا عطر دل‌انگیز آن جان‌ها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید سرافراز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم‌الجنه یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و...1 قطره‌ای بود که برای رسیدن به دریا بی‌تابی می‌کرد و شهادت را بعنوان بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود، انتخاب کرده بود. شهید سرافراز شیخعلی فرزند اکرم، سال 1340 در روستای کوشکک از توابع بخش آباده طشک در خانواده‌ا‌ی مؤمن و متدین بدنیا آمد. گل وجودش را پدر و مادر باغبانی و پرورش دادند. همراه با همسالان خود پای به مدرسه ابتدائی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
هر بار که یاد دوست به سراغت می‌آید و انتظار رو به پایان می‌رود، هر بار نو، هر بار تازه و هر بار اولین باری است که دوست تلنگر توجهی به پنجره دلت می‌زند. دلت، گرفته است. پنجره را که می‌گشایی و یادی از او می‌کنی، عطری تازه در مشام زندگی‌ات حلول می‌کند و نوایی تازه از تارهای هستی‌ات بر می‌خیزد. آری! یاد از حمید است که 1/1/1339 در خطه دلیر مردان گردان کمیل، شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی...
حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد می‌گوید‌: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند‌. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علی‌رغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود‌. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان می‌گوید‌: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمی‌رسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
زندگینامه جانباز علیرضا عابدی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی رضا عابدی در تاریخ 1/4/1342 در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت علیهم السلام در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. از همان ابتدای کودکی به خواست دایی و همچنین به علت خوابی که مادرشان دیده بودند، فرزند نورسیده را علی‌رضا نامیدند‌. وی پس از گذراندن دوران خردسالی و کودکی، در سن 7سالگی مدتی در دبستان فرهنگ اسلامی و مدتی نیز دبستان فرهمندی دوره ابتدایی را گذراند‌. پس از دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی ولی عصر(عج) ثبت...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء‎‏ٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید که آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بر پیشگاه حضرت بقیه‌الله الاعظم، مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام به تمام امت اسلامی ایران، امت شهیدپرور ایران، الآن در زمانی هستیم که زمان امتحان و آزمایش است، هر...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نی‌ریز در خانواده‌ای مسلمان، زحمتکش و بی‌آلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نی‌ریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نی‌ریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...